سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست نوشـته
قالب وبلاگ

مردی می میرد و خود را در جائی می یابد که به خیال او دروازه های بهشت است.

راهنمایی به او می گوید که تمام ابدیت را در اینجا سپری خواهد کرد و اضافه می کند: « کار من اینست که هر چه شما درخواست می کنید در اختیارتان بگذارم.»

مرد خوشحال می شود. او این را به حساب یک پاداش منصفانه برای آنچه به نظر او زندگی پرهیزگارانه اش در کره خاکی بوده، می گذارد. از این رو شروع به در خواست چیزهای مختلف می کند، اول خیلی محجوبانه، اما به زودی خواست های خود را بالا می برد تا بالاخره غرق در ارضای امیال خود یکی پس از دیگری می گردد.

پس از اینکه مدتی بدین روال می گذرد، او خود را از این همه خسته و دل زده می بیند و از راهنمای خود می پرسد، آیا می تواند ترتیبی دهد تا او به کره خاکی نگاهی بیفکند.

راهنمای او ترتیب این کار را می دهد، بعد از این که آن مرد، انسانها را می بیند که در حال دست و پنجه کردن با فشار ها و سختی های زندگی هستند با شور و شوق جدیدی به شادی های خود باز می گردد.

اما بعد از مدتی غرق شدن در لذات خویش، دیگر آن مرد احساس می کند که به راستی از این وضع خسته شده است. از این رو به راهنمای خود می گوید: « این بار من یک خواهش نامعقول تر دارم، آیا امکان دارد ترتیبی برای من بدهی تا بتوانم برای مدتی به جهنم نگاه کنم؟ »

و راهنما تعجب زده پاسخ می دهد: « مگر فکر می کنی کجا هستی؟ »

سلام خدمت تمام دوستان

دوستان عزیز، در برهه ای از زمان قرار داریم که کشور ما نیاز به فکر، تلاش و کار صادقانه شما دوستان دارد. ما باید به دور از حواشی و این که در چه جایگاهی هستیم، با تمام وجود و عزمی راسخ و اعتماد به نفسی بالا برای پیشرفت کشورمان کار کنیم و با ارائه مدل های بومی برای توسعه کشورمان، خود را از استکبار جهانی برهانیم.

یا حق

التماس دعا


[ شنبه 87/7/27 ] [ 10:29 صبح ] [ پویا ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

یک انسان معمولی ولی با ارزوهای بزرگ و خواستار بهترین ها و مجد به تحقق رویاها
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 155926