سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست نوشـته
قالب وبلاگ

احتیاط

خطر بی حرمتی به آیات قرآن

و لا یغتب بعضکم بعضا ً ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکر هتموه

و هیچ یک از شما غیبت دیگری را نکند.

آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟!
به یقین همه شما از این امر کراهت دارید

سوره حجرات آیه 12

ای بابا ...

اینقدر این آیه را دیدم، حفظ شدم.

بله می دونم، غیبت کردن مثل خوردن همونی که گفتی می مونه. ولی ما که اهل غیبت نیستیم! اهل قزوینیم! ...

آخه بابا من که غیبت نمی کنم. اگر بخواید جلوی خودش هم میگم! بعد هم، اصلا ً این حرفها که غیبت نیست! صحبت است!
شما می گید غیبت است؟ باشه قبول ... ولی انصافا ً راست نگفتم؟ راسته دیگه! حرف راست رو هم باید زد.

حالا اگر فلانی مثلا ً دماغش کج است، اگر ما چیزی نگیم صاف می شه؟!
اصلا ً تو این دوره و زمونه مگر میشه غیبت نکرد؟!
اگه می بینی انسانهایی مثل علامه طباطبایی از مواظبت بر غیبت به جایی رسیده بودند که وقتی وارد اتاقی می شدند می فهمیدند که قبل از آن، آنجا غیبت شده یا نه بخاطر این بوده که اونها تو عوالم دیگه ای زندگی می کردند! و اِلا مگه میشه که اگه جایی غیبتی شد، به توصیه ایشان دیگه اونجا درس نخونیم و یا عبادت نکنیم؟ اگه اینطور با باشه که در مسجد هم دیگه نمیشه عبادت کرد! همین دیروز در مسجد فلانی را دیدم ... لا اله الله! بعد اونوقت شما میگید غیبت نکن.

بابا اگر بخواهیم مثل میرزا جواد آقای ملکی تبریزی باشیم که بخاطر غیبت کردن یه بابایی پشت سر یکی دیگه که تازه ایشان هم آن بنده خدا را نمی شناخته، 40 روز گریه کرد و ضجه زد، که حسابمان پس معرکه است و از امروز باید تا 40 سال بدهی های قبلی مان را صاف کنیم!


[ یکشنبه 87/11/6 ] [ 5:56 عصر ] [ پویا ] [ نظر ]
بدان کس که تو را سخن آموخت به تندى سخن مگوى و با کسى که گفتارت را نیکو گرداند راه بلاغتگویى مپوى .
[ شنبه 87/11/5 ] [ 2:0 عصر ] [ پویا ] [ نظر ]

 

توی هواپیما نشستن با توی خانه نشستن فرق می کند. توی خانه که هستی همین سرجای خودت هستی، توی هواپیما که هستی سیر می کنی، مشهد و مکه می روی. کسی که به خطرات هواپیما آشنا نیست می آید توی هواپیما می نشیند، می خوابد تا وقتی که هواپیما نشست، بیدار می شود. آن یک حساب دیگر دارد. یکی هست که چند بار سانحة هوایی برایش اتفاق افتاده و در هواپیما برایش مسأله ایجاد شده است، یا موتوری خاموش شده و به یک شکل معجزه آسایی نجات پیدا کرده و می داند که چیز زیادی نیست، اتفاقات می افتد، این فرد در هواپیما چه حالتی دارد؟ از یک سو این هواپیما او را به مکه میبرد وبه آرزویش میرسد، یا به مشهد می برد و دارد به آرزویش میرسد، از سوی دیگر این هواپیما چیز مطمئنی نیست، وضع حساب شدهای ندارد، حال این هواپیما مطمئن است. هواپیمایی که درجه اطمینان آن پنجاه درصد است و شما در چنین هواپیمایی هستید، چه حالی دارید؟ دلتان می خواهد هر چه زودتر بنشینید. برای سوار شدن به این هواپیما از یک سو دلهره دارید، از یک سو می بینی راه رسیدن به مشهد همین سوار شدن و پریدن است.

دنیا مثل هواپیمایی است که انسان هم ممکن است با آن پرواز کند وبه مقصد برسد، هم ممکن است هواپیما سقوط کند و انسان از بین برود. حیات دنیا یک پرواز بیشتر نیست. یا این پرواز به سلامتی انجام می گیرد یا این پرواز دچار سانحه می شود. اگر انسان با تقوا بود، این پرواز به سلامتی انجام میگیرد، اگر انسان تقوایش را از دست داد هواپیمای حیات او دچار سانحه شده است. قرآن می گوید:

«و من یشرک باالله فکانّما خرّ من السماء فتخطفه الطیر او تهوی به الرّیح فی مکان سحیق» [سورة حج، آیه 31]

هر کس مشترک شود، هرکس توحید خودش را از دست بدهد، مثل این است که از آسمان سرنگون شود که یا نصیب پرندگان هوا می شود یا اینکه تند بادی او را به درهای عمیق پرتاب می کند. پس مؤمن تا زنده است، مضطرب و نگران است، آرامش ندارد، خودش را در خطر می بیند، می بیند نفس اماره دارد، این نفس در کالبدش هست. در وجودش هست، در کنارش هست، برای همه هست، در هر لحظه هست. می بیند عبادت که می کند بعدش ممکن است نفس، عجب پیدا کند، علم و تقوای او، خدماتی که می کند بعدش در خطر اینست که مبادا عجب پیدا کند و سقوط کند

 کتاب تمثیلات ج 1- حائری شیرازی

 


[ سه شنبه 87/10/3 ] [ 3:0 عصر ] [ پویا ] [ نظر ]
<      1   2      
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

یک انسان معمولی ولی با ارزوهای بزرگ و خواستار بهترین ها و مجد به تحقق رویاها
امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 155922