سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست نوشـته
قالب وبلاگ

اتل متل یه بابا دلیرو زارو بیمار

اتل متل یه مادر‍ یه مادر فداکار

اتل متل بچه ها که اونارو دوست دارند

آخه غیر اون دوتا هیچ کسی و ندارند

 

مامان بابا رو می خواد بابا عاشق اونه

به غیر بعضی وقتا بابا چه مهربونه

وقتی که از درد سر دست می زاره رو گیجگاش

اون بابای مهربون فحش می ده به بچه هاش

 

همون وقتی که هر چی جلوش باشه می شکنه

همون وقتی که هر کی پیشش باشه می زنه

غیر خدا و مادر هیچ کسی و نداره

اون وقتیکه بابا جون موجی می شه دوباره

 

دویدم ودویدم سر کوچه رسیدم

بند دلم پاره شد از اون چیزی که دیدم

بابام میون کوچه اوفتاده بود رو زمین

مامان هوار می زد شوهرم رو بگیرین

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 87/11/23 ] [ 2:33 عصر ] [ پویا ] [ نظر ]

میلاد مسعود امام موسی کاظم بر تمام مسلمین مبارک باد.
موفق باشید.
یا حق
التماس دعا


[ سه شنبه 87/11/15 ] [ 12:32 عصر ] [ پویا ] [ نظر ]

بیا وقتی برای عشق هورا می کشد احساس، به روی اجتماع بغض حسرت، گاز اشک آور باندازیم.

بیا با خود باندیشیم اگر یک روز تمام جاده های عشق را بستند، اگر یک سال چندین فصل برف بی کسی بارید، اگر یک روز نرگس در کنار چشمه غیبش زد، اگر یک شب شقایق مرد، تکلیف دل ما چیست؟

و من احساس سرخی میکنم چندی است و من از چند شبنم پیشتر خوابم، نزول عشق را دیدم.

چرا بعضی برای عشق دل ها شان نمی لرزد؟

چرا بعضی نمی دانند که این دنیا به تار مو یک عاشق نمی ارزد؟

چرا بعضی تمام فکر شان ذکر است و در آن ذکر هم، یاد خدا خالی است و گویی میوه ی اخلاص شان کال است.

چرا شغل شریف و رایج این عصر رجالی است؟

چرا در اقتصاد راکد احساس این مکاره بازاران صداقت هم دلالی است؟

کاش می شد لحظه ای پرواز کرد، حرفهای تازه را آغاز کرد.

کاش می شد خالی از تشویش بود، برگ سبزی تحفه ی درویش بود.

کاش تا دل می گرفت و می شکست، عشق می آمد کنارش می نشست.

کاش با هر دل، دلی پیوند داشت، هر نگاهی یک سبد لبخند داشت.

کاشکی لبخندها پایان نداشت، سفره ها تشویش آب و نان نداشت.

کاش می شد ناز را دزدید و برد، بوسه را با غنچه هایش چید و برد.

کاش دیواری میان ما نبود، بلکه می شد آن طرف تر را سرود.

کاش من هم یک قناری می شدم، در تب آواز جاری می شدم، بال در بال کبوتر می زدم، ان طرف ترها کمی سر می زدم، با پرستوها غزل خوان می شدم، پشت هر آواز پنهان می شدم.

کاش هم رنگ تبسم می شدم، در میان خنده ها گم می شدم.

آی مردم من غریبستانیم، امتداد لحظه ای بارانیم، شهر من آن سو تر از پروازهاست، در حریم آبی افسانه هاست، شهر من بوی تغزل می دهد، هر که می آید به او گل می دهد، دشت های سبز، وسعت های ناب، نسترن، نسرین، شقایق، آفتاب

باز این اطراف حالم را گرفت، لحظه ی پرواز بالم را گرفت، می روم آن سوتر را پیدا کنم، در دل آینه جایی وا کنم.


[ دوشنبه 87/11/14 ] [ 3:36 عصر ] [ پویا ] [ نظر ]

1.        منتظر باش، متوقف نباش.

2.        تأمل کن، معطل نکن.

3.        جسور باش، گستاخ نباش.

4.        سر سخت باش، لجباز نباش.

5.        صبور باش، بی خیال نباش.

6.        شتاب کن، شتاب زده عمل نکن.

7.        ساده باش، ساده لوح نباش.

8.        بگو آره، نگو حتما ً

9.        بگو نه، نگو هرگز

10.    بگو برات می مونم، نگو برات می میرم.


[ شنبه 87/11/12 ] [ 10:11 صبح ] [ پویا ] [ نظر ]

چند روز پیش فیلم یه سخنرانی رو دیدم. شعری تو پایین اواردم رو خوند. خیلی از شعرش خوشم اومد. گفتم بذارم تو بلاگ، که شما هم ازش لذت ببرید.

همه در بعثت ذرات هستیم

همه پیغمبر به ذات هستیم

بشر آیینه دار بی ثباتی است

و گرنه دانش توحید ذاتی است

خدا در لابلای لامکان است

خدا مثل حقیقت بی نشان است

خدا در گل، خدا در آب و رنگ است

خدا نقاش این جمع قشنگ است

خدا یعنی درختان حرف دارند

شقایقها درونی ژرف دارند

خدا ذات گل و ذات قناری است

خدا اثبات باران بهاری است

خدا را می توان از خلسه فهمید

خدا را در پرستش می توان دید

خدا در باطن آباد شراب است

خدا در قعر چشمان تو خواب است

خدا در هر نظر آیینه ماست

همین حالا خدا در سینه ماست


[ پنج شنبه 87/11/10 ] [ 10:1 صبح ] [ پویا ] [ نظر ]
کمترین حقى که از خداى سبحان بر گردن شماست این که از نعمتهاى او در راه نافرمانى‏اش یارى نباید خواست .
[ سه شنبه 87/11/8 ] [ 10:53 صبح ] [ پویا ] [ نظر ]
در صفت مؤمن فرمود :( شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش . سینه او هرچه فراختر است و نفس وى هرچه خوارتر . برترى جستن را خوش نمى‏دارد ، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مى‏شمارد . اندوهش دراز است ، همتش فراز . خاموشى‏اش بسیار است ، اوقاتش گرفتار ، سپاسگزار است ، شکیبایى پیشه است ، فرو رفته در اندیشه است ، نیاز خود به کس نگوید ، خوى آرام دارد ، راه نرمى پوید . نفس او سخت‏تر از سنگ خارا در راه دیندارى و او خوارتر از بنده در فروتنى و بى آزارى . )
[ دوشنبه 87/11/7 ] [ 5:12 عصر ] [ پویا ] [ نظر ]
   1   2      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

یک انسان معمولی ولی با ارزوهای بزرگ و خواستار بهترین ها و مجد به تحقق رویاها
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 36
کل بازدیدها: 158702